مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
قـنـداقـه رفـت بـالا، بـالاتـر از همیـشـه دیـدنـد مه درآمـد، زیـبـاتـر از هـمیـشـه این گرگ سنگ دل را، ای كاش ره بگیرند زوزه كـشـان دویـده، بُـرّاتـر از همیـشـه بـاران خـون گـرفـته، پهـنای كـربـلا را صحرا به جوش آمد، دریا تر از همیشه مثل عروسك خواب، آرام و بی صدا بود بـین عـبـای مـردی، بـابـاتـر از همیـشه با قـطره های خـونش، بر آسمان نـوشته "جـانم فـدات بابا! "خـوانـا تـر از همـیشه حالا عروس زهـرا، با افـتخـار میگفت زینب! ببـین شدم من زهـراتر ازهمیشه وقتی به خاك میكرد یاقوت آخـرش را احساس كرد تنهاست، تنهاتر از هـمیشه گنجی كه كرد پنهان، امروز آشكار است در چـشـم های شیـعه، پیداتـر از همـیشه |